مدرسه علمیه زینبیه رشت

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مناظره امام رضا (ع) با عالم سني

02 دی 1393 توسط زاد اکبری مقدم

 عده اي از حضرت رضا عليه السلام خواهش کردند که در حضور مأمون در مناظره‌اي در مورد امامت شرکت کند. امام پذيرفت، مجلسي تشکيل شد و « يحيي بن ضحاک سمرقندي » براي بحث با او دعوت شد. 
امام فرمود:« بپرس! » 
او گفت: « شما بپرسيد اي پسر رسول خدا تا ما به سؤال شما افتخار کنيم.» 
امام فرمود:«اي يحيي، نظر تو درباره کسي که ادعا مي‌کند راستگوست ولي به راستگويان، نسبت دروغ‌گويي مي‌دهد، چيست؟ آيا چنين کسي راستگو و پيرو دين حق است يا دروغگو؟» 
يحيي مدتي به فکر فرو رفت و چيزي نگفت. 
مأمون گفت: « چرا جواب نمي‌دهي؟ » 
يحيي گفت: « سؤالي از من کرد که نمي‌توانم پاسخ دهم.» 

مأمون از حضرت رضا عليه السلام پرسيد:« منظورتان از اين سؤال چه بود؟» 
امام فرمود:« من از يحيي با کنايه پرسيدم اگر ابوبکر راستگو بوده، پس راويان صادق و راستگو که گفته اند ابوبکر بر فراز منبر رسول خدا اعلام کرد: « شما مرا امير خود قرار داديد ولي من بهتر از شما نيستم.» بايد اين سخن هم راست باشد و اگر اين سخن ابوبکر راست است مي گوييم امير بايد از رعيّت بهتر باشد، پس ابوبکر امام نيست. 

همچنين از قول ابوبکر نقل کرده اند که گفته است: « من شيطاني دارم که مرا وسوسه مي کند و من گرفتار او هستم.» اگر ابوبکر راستگوست و اين سخن هم راست است، پس نمي تواند امام باشد چون شيطان نمي تواند در امام تصرّف کند و نيز از عمر نقل کرده اند که گفته است: « امامت ابوبکر يک کار ناگهاني و بدون مقدمه بود که خداوند ما را از شر آن حفظ کرد؛ پس هر کس اين کار را تکرار کند، او را بکشيد. » 

اگر عمر راستگو بود پس امامت ابوبکر به نظر عمر هم صحيح نبوده و اگر دروغ گفته که خودش براي زعامت و رهبري مسلمين لياقت ندارد. » 
سخن حضرت که به اينجا رسيد مأمون آنچنان عصباني و ناراحت شد که بي مقدمه فريادي کشيد که همه آن عده متفرق شدند. 
سپس رو کرد به بني هاشم و گفت: « مگر من نگفتم حضرت رضا را شروع کننده بحث قرار ندهيد و بر عليه او جمع نشويد؟! اينها علمشان از علم رسول الله است !»

* بحارالانوار، ج 10، ص 348. ح 6. 
* از مناقب آل اب?طالب، ج 2، ص 404 - 40
5.

 نظر دهید »

زیارت واقعی

07 بهمن 1392 توسط زاد اکبری مقدم

 آقای قدس می گوید:
« روزی آيت الله بهجت فرمودند: در منطقه جاسب قم گروهی از کشاورزان در زمان گذشته با شتر و قاطر به زیارت حضرت ثامن الحجج علیهم السلام مشرف می شوند و هنگام مراجعت و وارد شدن در محدوده جاسب پیرمردی از اهل محل را می بیند که در گرمای روز کوله باری از علف به دوش کشیده و با مشقت بسیار به خانه می رود، مسافرین مشهد مقدس که او را می بینند زبان به شماتت و سرزنش می گشایند که: پیرمرد، زحمت دنیا را ول کن نیستی، آخر بیا تو هم لااقل یک بار به مشهد مقدس سفر کن. و این سخن را تکرار و او را بسیار توبیخ می کنند.
پیرمرد خسته و پاک دل زبان می گشاید و می گوید: شما که به زیارت آقا رفتید و به آقا سلام دادید، جواب گرفتید یا نه؟ می گویند: پیرمرد، این چه حرفی است که می زنی مگر آقا زنده است سلام ما را جواب بدهد؟!
پیرمرد می گوید: عزیزان، امام که زنده و مرده ندارد، ما را می بیند و سخنان ما را می شنود، زیارت که یک طرفه نمی شود.
آنان می گویند: آیا تو این عُرضه را داری؟ وی می گوید: آری، و از همان جا رو به سمت مشهد مقدس می کند و می گوید:« ألسلام علیک یا امام هشتم » و همه با کمال صراحت می شنوند که به آن پیرمرد به نام خطاب می شود که: علیکم السلام آقای فلانی »
و بدین ترتیب زائرین همگی خجالت کشیده و پشیمان می شوند که چرا سبب دلشکستگی این مرد نورانی شدند. »


 نظر دهید »

اندیشه ای که بهتر از عبادت یک سال است

07 بهمن 1392 توسط زاد اکبری مقدم

آقای قدس می گوید:
« روزی آيت الله بهجت فرمودند: یکی از علمای بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب پسر نوجوانش را که در اطاق آقا خوابیده بود صدا زد و گفت: برخیز و چند رکعت نماز شب بخوان. پسر پاسخ داد: چشم.
آقا مشغول نماز شد و چند رکعت نماز خواند. ولی آقا زاده بر نخاست. مجدداً آقا او را صدا زد که: پسرم، پا شو چند رکعت نماز بخوان. باز پسر گفت: چشم.
آقا مشغول نماز شد ولی دید فرزندش از رختخواب بر نمی خیزد، برای بار سوم او را صدا زد. پسر گفت: حاج آقا، من دارم فکر می کنم، همان فکری که درباره آن در روایت آمده است که: امام صادق علیه السلام می فرماید:
« تفکر ساعة خیر من عباده سنه: یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است. »
آیت الله العظمی بهجت فرمودند: آقا پرخاش کرد و فرمود: … و خود آیت الله بهجت کلمه را بر زبان جاری نکرد، ولی ما همه فهمیدیم که آن بزرگ مرد فرموده بود: پدر سوخته، آن فکری از عبادت یک یا شصت سال بهتر است که انسان را به خواندن نماز شب وادارد، نه اینکه انسان وقت نماز شب دراز بکشد و فکر بکند و به این بهانه از خواندن آن شانه خالی کند. »

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مدرسه علمیه زینبیه رشت

بسم الله الرحمن الرحیم امیر بی قرینه کی می آیی شفای زخم سینه کی می آیی عزیزم مادرت چشم انتظار است سحرخیز مدینه کی می آیی با یادخدا وعنایت امام زمان به منظور نشر معارف دینی حوزه ی علمیه زینبیه مطالبی را برای شما عزیزان در این وبلاگ قرار داده است ان شاءالله که این مطالب مفید واقع شود
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ازکجا بدونم که دوستم داره؟
  • ولایت اهل بیت علیهم السلام وسیله آزمایش الهی
  • آیا زنان هم باامیرالمومنین علی (ع) بیعت کردند؟
  • دوفتوای جنسی از مفتی های وهابی
  • سخنان امام هادی (ع) درمورد امامت امیر المومنین حضرت علی (ع)
  • ریشه انحرافات
  • گوهرهای حکیمانه
  • در محضر بهجت
  • سجده بر نجاست،هیچ اشکالی ندارد
  • حدیث
  • شعر
  • اجرکارخیر
  • حكايت
  • مقاله
  • ماه مهماني خدا
  • آموزشی - پژوهشی
  • هتاکی به شخصیت پیامبران ممنوع
  • جلوگيري ازشرنفس وشيطان
  • امام خميني (ره)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس